معنی بلاس آباد - جستجوی لغت در جدول جو

بلاس آباد

لغت نامه دهخدا

(لِ)

دهی است از دهستان کراب بخش حومه شهرستان سبزوار که در 37 هزار و پانصد گزی شمال باختری شهرستان سبزوار واقع است. ناحیه ایست سردسیر و دارای 662 تن سکنه، آب آنجا از چشمه سار تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و بن شن و پنبه و شغل مردمش زراعت و کرباس بافی و راهش مالروست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)

لغت نامه دهخدا

بالی آباد

نام آبادیی است در شرق شهر کرمان در بن درسرآسیاب، و به بن دربالی آباد نیز معروف است، صاحب تاریخ کرمان (وزیری) گوید: بعلیاباد را این زمان باغ سرآسیاب گویند، (ص 86)، ظاهراً این آبادی منسوب است به ابوعلی بن الیاس حاکم کرمان که از جانب سامانیان بر این نواحی حکومت داشته است و به باعلی آباد تغییر صورت یافته و بعلی آباد شده و امروز مردم بالی آباد گویند، و رجوع به تاریخ کرمان چ باستانی پاریزی ص 61 و 86 و 93 و 180 و 463 و فهرست تاریخ سلاجقۀ کرمان و مواهب الهی ص 120 شود، جمعی برهمن بمعنی وزیر در لغت هندی، (کلیله و دمنه)

لغت نامه دهخدا

بداغ آباد

(بُ)

دهی از بخش صفی آباد شهرستان سبزوار است که 753 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) ، سماروغ، نوعی از خاک. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)

لغت نامه دهخدا

بلبان آباد

(بُ)

دهی از دهستان ییلاق، بخش حومه شهرستان سنندج. سکنۀ آن 1500 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و توتون است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)

لغت نامه دهخدا

بلقیس آباد

(بِ قَ)

دهی از دهستان کورایم، بخش مرکزی اردبیل، شهرستان اردبیل. سکنۀ آن 587 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)

لغت نامه دهخدا

بلقان آباد

(بُ)

دهی از دهستان درب قاضی بخش سرولایت شهرستان نیشابور. سکنۀ آن 503 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)

لغت نامه دهخدا

بلوک آباد

(بُ)

دهی از دهستان سراجو، بخش مرکزی شهرستان مراغه. سکنۀ آن 771 تن. آب آن از رود خانه لیلان و چشمه و محصول آن چغندر، توتون و نخود است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)

لغت نامه دهخدا

قیاس آباد

دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان، سکنۀ آن 195 تن، آب آن از رود خانه سراب و محصول آن غلات، حبوب و توتون وشغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا قالیچه، جاجیم و پلاس بافی است، راه مالرو دارد و در تابستان اتومبیل میتوان برد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)

لغت نامه دهخدا

غلام آباد

(غُ)

دهی است از دهستان کولیوند بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد که در 29هزارگزی باختر الشتر و 22هزارگزی باختر شوسۀ خرم آباد به کرمانشاه قرار دارد. تپه ماهور و سردسیر است. سکنۀ آن 54 تن شیعه اند که به زبان لکی و فارسی سخن میگویند. آب آن از رود خانه خیاط تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوبات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)

لغت نامه دهخدا

فلاح آباد

(فَ)

دهی است از بخش مرکزی شهرستان فومن که دارای 493 تن سکنه است. آب آن از رودخانه و محصول عمده اش برنج، توتون، ابریشم و ماهی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)

لغت نامه دهخدا

کلاه آباد

(کُ رَ)

دهی است از دهستان بخش روانسر شهرستان سنندج که 176 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)

لغت نامه دهخدا

دلاک آباد

(دَلْ لا)

دهی است از دهستان دستگردان، بخش طبس، شهرستان فردوس. آب آن از قنات و محصول آن غلات، پنبه، ذرت و گاورس است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)

لغت نامه دهخدا

هلال آباد

(هَِ کَ)

دهی است از بخش زرقان شهرستان شیرازکه 96 تن سکنه دارد. آب آن از رود کر و محصول عمده اش غله و برنج است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)

لغت نامه دهخدا

هلاک آباد

(هََ دَ)

دهی است از بخش ششتمد شهرستان سبزوار که 372 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و پنبه و کاردستی مردم کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)

لغت نامه دهخدا

ولاش آباد

از دهکده های متروکه ی زیارت واقع در استرآباد رستاق گرگان

فرهنگ گویش مازندرانی

معنی بلاس آباد - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما